𝒘𝒐𝒓𝒍𝒅 𝒐𝒇 𝒈𝒓𝒊𝒆𝒇

𝒘𝒐𝒓𝒍𝒅 𝒐𝒇 𝒈𝒓𝒊𝒆𝒇

ـבُختـر بوבט زیباترین #غََم בنیاست :) وبلاگے با پست ها و حس آرامش بخش، هرچنـב בرבناڪ و پربغض 🖤! با ما همرا باشیـב ✩♡

آقای قاضی!

12:34 1402/10/29 - 𝚂𝚊𝚕𝚒𝚗𝚎 Ƭ^Ƭ

آقای قاضی می‌خوام یه اعترافی کنم! 
راستش بخوای ما نمی‌خواستیم عاشق بشیم، آخه شنیده بودم می‌گفتند:«عشق خیلی درد داره.» منم که کل زندگیم تا دلت بخواد درد و نشدن و رفتن بود، دیگه گنجایش این یکی نداشتم. 
ولی از یه تراپی شنیدم که گفت:«هیچ اتفاقی اتفاقی، اتفاق نمی‌افته!» 
اما دروغ می‌گفت آقاضی. اینا همش الکی بود، ما چشم وا کردیم یهو دیدیم همین‌طور اومد تو زندگیمون، دقیقا اتفاقی پاش گذاشت وسط قلبم. اصلا نمی‌دونم چی بود، از کجا اومد، چی چی گفت، چیکا کرد که شد دلیل محکمم برای زندگی، کلا آتیش به خَرمَنِ دلمون زد... 
بهش گفتم:«دلبر؛ نریا، تو عاشقی بهم یاد دادی، نباشی بی‌تو بودن بلد نیستما!» 
گفت:«نه، تو وجودمی، نفسامی، زندگیمی...» 
منم باور کردم، دلم قرص شد. شبیه رنگین‌کمونی شده بودم که بعد از یه بارون حسابی میاد وسط آسمون. 
اما بالا غیرتاً؛ آقای قاضی! 
حکم کسی که تورو عاشق می‌کنه و بعد میره، چیه؟ خدایی حکم کسی روح و قلب و روانت و بهش دادی و اون الان در برابر تمام حرفات سکوت می‌کنه چیه؟ 
خوب می‌دونست که دلم بندِ دلشِ، می‌دونست در برابرش نمی‌تونم آروم و قرار داشته باشم، می‌دونست با جانم گفتناش و جون می‌ده به تک‌تک سلولای بدنم... 
دلبر ما می‌‌دونست من عاشق نوتیف پیامشم، فهمیده بود وقتی باهاش حرف میزنم از ته دل می‌خندم. 
تازه، یه چیز بدتر؛ اون خبر داشت من عاشق صداشم، باهاش نفس می‌کشم! 
آقای قاضی، اصلا من یه اعتراضی دارم! 
دلبر ما همه اینا رو بلد بود اما این دَم آخری درست جواب پیاممون نمی‌داد، زنگ می‌زدم ولی فقط آهنگ پیشوازش تو گوشم پخش می‌شد، از همه بدتر وقتی صداش کردم و گفتم دوست دارم دیگه نگفتم:«جانم، منم خیلی دوست دارم.» گفت:«بله...» 
حالا من شاکیم، باید چیکار کنم؟ فقط نگو اعتراض وارد نیست که ما عاشقیم؛ عاشقان را فقط جان گفتن معشوق جان باشد همین. 
آقای قاضی اصلا شده خودت تا حالا نَسَخ باشی؟ 
نسخ صداش، نگاهش، لبخندش، وجودش و...
شده؟ خیلی بده‌ها، کل وجودت درد می‌گیره. بعد حالا فکر کن بهش زنگ می‌زنی بازم فقط تو گوشت آهنگ پیشواز گرشا رضایی می‌خونه، اونجایی که میگه:«دل من تنگ شده، تو دلم جنگ شده، کاش بدونم اون کجا رفتهِ؟» 
دقیقا منو میگه و کاش واقعا می‌دونستم، کاش واقعا می‌فهمید که چقدر دلم لک زده برای یه دقیقه، شنیدن صداش. 
حالا تو بگو آقای قاضی؛ حکم این همه دلتنگی و نبودنش، چیه؟ 
ما تا به چشماش خیره شدیم تو گفتی:«ممنوعه است، نباید بهش زل می‌زدی الانم حکمش حبس ابد تو این عشقِ.» باشه، من حاضرم تا ابد پای این عشقِ بمونم، گِله‌ای نیست! 
اما میشه بگی حکم اونی که منو عاشق خودش کرد بعدم سکوت کر، چیه؟ 
 

به قلم محدثه🌱
±آقای قاضی

***

از متنش انقدری خوشم اومد که گفتم بگذارم شما هم بخونید 

منبع: از دست رفته:)

برابری؟

13:56 1402/10/25 - 𝚂𝚊𝚕𝚒𝚗𝚎 Ƭ^Ƭ

یک واقعیت تلخ اینکه هیچ کس با هیچ کسی برابر نیست. هر کسی تو یک خانواده‌ای به دنیا میاد و زندگی می‌کنه و چیز های که یاد می‌گیره یک چیزه...

واضح ترین مثال هم: زندگی بچه‌ای که از خانواده فقیر هست قطعا با یکی از خانواده پولدار برابر نیست! هر چقدر هم که زور بزنی نمیشه، شاید یکی دو تا بشه ولی همه که مثل هم برابر نمیشن! ظاهر و باطن، هر دو با هم از زمین تا آسمون فرق می‌کنه!

خیلی ها این تفاوت ها رو نادیده می‌گیرند و آشوب میشه... حالا من با آشوب کار ندارم... میگم بپذیر که این تیکه فرق داره و مثل هیچ کس نمیشه، ولی روی همون گیر نکن!

قبول کن که فقیری یا بیماری یا یک ضعفی داری، یا کلی ترش مثل بقیه نیستی (که این هم ماجراش جداست) ، ولی نگو که من تا آخرش این هستم! روش گیر نکن و سر همون یک کلمه زندگیت رو محدود نکن. آدما متغیرند و متغیر می‌تونه هر عددی حتی صفر رو به خودش بگیره...

اینجاست که میگم عدالت بهترهه:) ولی نه این چیز هایی که همه جا مشهور شده و هر گردی هم گردو نیست!

 

هوای همیشه بارونی °^°

16:01 1402/10/14 - 𝚂𝚊𝚕𝚒𝚗𝚎 Ƭ^Ƭ

این اولین پسته و امیدوارم واسه بار اول بد نشه!

 

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°°•°•°•°•

 

می‌دونم که میگن- جوری چسبیدن بهش که قرص زبونشون شده- روز های خوب هم می‌رسه و بالاخره رنگین کمون رو بعد بارون می‌بینی، ولی من هر وقت که به خودم اومدم تایم ناراحتی بود... تایمی که اون لحظه فقط آرزو دارم خودم رو گم و گور کنم. اشک بریزم و همه اون غصه و حرص خوردن رو تلافی کنم... وضعیت جوری که تا به خودم میام ای وای! الان اون تایمه و من هیچ ایده ندارم که چطور روح زمین خورده‌ام رو بلند کنم و وادارش کنم که همه‌چی خوبه و هیچ مشکلی نیست! واقعا سخته به چیزی که نیستی وانمود کنی...

 انگار خوشی های من همون رنگین کمونی هستند که حتی می‌تونی به زحمت ببینیشون. بعدش حساب و کتاب می‌کنی، دفعه بعدی کی هست؟...

من باید با این درد کهنه چطور کنار بیام؟

قوی بمون دختر (:♡

17:32 1402/10/11 - ✰𝑨𝒚𝒍𝒊𝒏✰

به شکل افراطی خودت رو درگیرش نکن. می‌دونی چرا؟ چون از درون می‌شکنتت و جوری مسمومت می‌کنه که تا به خودت میای اشکت در اومده و داری گریه می‌کنی... این ناراحت شدنه طبیعیه... این احساسات از اینکه چرا اینطوری طبیعیه ولی نباید از حدش بگذره و به قولی میگن باید حد وسط همه چیزی رو رعایت کنیم... به همون اندازه که بد میگن و از درون نابود می‌کنند باز هم هستند کسایی که دستت رو می‌گیرند و بلندت می‌کنند... هستند ولی اونقدر کم‌اند ویا شایدم اونقدر درون حس بد غرق شدیم که نمی‌بینیم... یکسری سنت و رفتار هایی هست که مسخره‌اس و خودم به شخصه ازش متنفرم... دوست دارم کله‌ام رو بکوبم به دیوار بابتش... اگر بخاطرش گریه می‌کنی شورش رو درنیار، بعدش بلند شو! بخاطر خودت! بخاطر دلیلی که تو دلت دفع کردی... :)

نویسنده :